شورای حل اختلاف یا دیوان عالی کشور : مسئله این است صلاحیت دادگاه خانواده چه شد؟

ارسال شده توسط ادمین در 23 مهر 1393 ساعت 23:23:00

شورای حل اختلاف یا دیوان عالی کشور : مسئله این است صلاحیت دادگاه خانواده چه شد؟

بسمه تعالی

طرح مطلب :
 آیا با تصویب قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 18/4/87 صلاحیت دادگاه های خانواده منتفی شد یا خیر ؟

شوراهای حل اختلاف :

« قضات دادگاهها موظفند موافق قوانین به دعاوی رسیدگی کرده ،حکم مقتضی صادر و یا فصل خصومت نمایند ...»
که البته قضات محترم از این وظیفه غافل شده و صرفاً به صدور حکم بدون فصل خصومت (سازش) مبادرت می نمایند .
تا این که قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 17/1/79 در یک اقدام شگفت انگیز دیگر راه حل ارائه نمود .
 
" ماده 189- به منظور کاهش مراجعات مردم به محاکم قضایی و در راستایی توسعه مشارکتهای مردمی ، رفع اختلافات محلی و نیز حل و فصل اموری که ماهیت قضایی ندارد و یا ماهیت قضایی آن از پیچیدگی کمتری برخوردار است به شوراهای حل اختلاف واگذار می گردد . حدود وظایف و اختیارات این شوراها ، ترکیب و نحوه انتخاب اعضای آن براساس آئین نامه ای خواهد بود که به پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب هیأت وزیران به تأیید رئیس قوه قضائیه می رسد ."
 
 که البته با منقضی شدن مدت پنج ساله قانون مذکور در ماده 134 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 11/6/83 ماده 189 قانون برنامه سوم توسعه 17/1/79 و اصلاحیه های آن برای دوره برنامه چهارم (88-1384) تنفیذ می گردد .
و طی آئین نامه موضوع ماده (189) تنفیذ ی قانون برنامه سوم توسعه و اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران موضوع ماده 134 قانون برنامه چهارم توسعه ، اقتصادی و اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران ( که با عنایت به تصویب قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 18/2/87 دیگر قابلیت اجرایی ندارد .) چهارچوب شوراء اعضاء، نوع دعاوی و .... تعیین و شوراها فعالیت خود را براساس آن ادامه دادند .
 
تا این که عیوب ناشی از آئین نامه مذکور و سلیقه های متفاوت در اعمال آن آشکار و ضرورت وجود قانون احساس و نهایتاً کمسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی طبق اصل 85 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، قانون شوراهای حل اختلاف را تصویب و مجلس شـورای اسـلامی نیز با اجـرای آزمایشی (5 سال) آن موافقت و در تاریخ 16/5/87 به تأیید شورای نگهبان رسید . و آئین نامه شوراهای حل اختلاف با پیشنهاد وزیر دادگستری در تاریخ 16/1/88 به تصویب رئیس قوه قضائیه رسید .
 
 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 18/4/87 تشکیل شوراها را به منظور حل اختلاف و صلح و سازش بین اشخاص حقیقی یا حقوقی غیر دولتی عنوان نمود . در مبحث چهارم این قانون صلاحیت شورا تبین شد .
 در ماده 10این قانون، شورا حتی با توافق طرفین قادر به رسیدگی نیست . که در ارتباط با بحث به بند( الف) و( هـ) اشاره می شود .
 " بند الف – اختلاف در اصل نکاح ، اصل طلاق ، فسخ نکاح ، رجوع ، نسب
بند هـ - اموری که به موجب قوانین دیگر در صلاحیت مراجع اختصاصی ... می باشد . "
 و در ماده 12 نیز کلیه اختلافات و دعاوی خانوادگی را اگر دادگاه رسیدگی کننده باتوجه به کیفیت دعوی یا اختلاف و امکان حل و فصل آن از طریق صلح و سازش فقط یک بار برای مدت حداکثر تا دو ماه موضوع را به شورای حل اختلاف ارجاع می نمود .
و مطابق ماده 26 قانون و 34 آئین نامه پرونده های ارجاعی موضوع ماده 12 قانون ، نتیجه رسیدگی شورا مستقیماً به دادگاه ارجاع کننده ارسال خواهد شد و نیازی به تأید قاضی شورا ندارد که البته طبق ماده 13 آئین نامه، استثنائات مقرر در ماده 10 قانون شامل دعاوی و اختلافات موضوع ماده 12 آن نیز خواهد شد.
از آنچه گذشت این استنباط می شود که شوراها صلاحیت رسیدگی به کلیه اختلافات و دعاوی خانوادگی و اختلافات در اصل نکاح ، طلاق و فسخ نکاح ، رجوع ، نسب را حتی با توافق طرفین را نخواهند داشت . و حتی در صورتی که در اجرای ماده 12 قانون موضوع برای صلح و سازش به آنها ارجاع شود حق صدور رأی نداشته و طبق ماده 34 آئین نامه باید نتیجه رسیدگی را بدون تایید قاضی شورا ( که دلالت بر عدم صدور رأی دارد را) به دادگاه ارجاع کننده ارسال نمایند .
 ولیکن شوراها پا را از این فراتر نهاده و حتی اقدام به تأسیس شعب تخصصی خانواده نموده اند .

دادگاه های خانواده

تذکر:در روند قانونگذاری ایران دادگاه ها با تغییرات نام و ماهیت متفاوتی مواجه بوده اند که فقط به تعدادی از آنها به فراخور بحث اشاره خواهد شد.
 در گذشته طبق قانون حمایت خانواده مصوب 15/11/53 کلیه اختلافات مدنی ناشی از امور زناشوئی و دعاوی خانوادگی در دادگاه های شهرستان و در نقاطی که دادگاه شهرستان نبود در دادگاه بخش رسیدگی می شد . تا این که در کنار تشکیل دادگاه های عمومی (حقوقی،جزایی و صلح) به موجب لایحه قانونی تشکیل دادگاه های عمومی مصوب 1/7/58، دادگاههای مدنی خاص به موجب لایحه قانونی تشکیل دادگاه مدنی خاص مصوب 1/7/58 تشکیل و رسیدگی به دعاوی ذیلدر صلاحیت آنها قرار گرفت .

ماده 3- صلاحیت دادگاه به شرح زیر است .

1-دعاوی راجع به نکاح و طلاق و فسخ نکاح و مهر و نفقه زوجه و سایر اشخاص واجب النفقه و حضانت
2-دعاوی راجع به نسب و وصیت ،وقف و ثلث و حبس و تولیت و وصایت .
3-نصب قیم و ناظر و ضم امین و عزل آنها .
4-سایر دعاوی حقوقی به تراضی طرفین دعوی و رسیدگی به دعاوی مطالبه اجرت المثل زوجه پس از طلاق .
5- دادگاه مدنی خاص می تواند در امور جزایی که با دعاوی حقوقی مطروحه در آن دادگاه ارتباط مستقیم پیدا می کند رسیدگی نموده حکم مقتضی را طبق مقررات صادر نمایند .

تبصره 1- تقاضای نصب قیم و ناظر و ضم امین و عزل آنها و نظارت در امور محجورین کماکان با دادستان است .
تبصره 2- موارد طلاق همان است که در قانون مدنی و احکام شرع مقرر گردیده ولی در مواردی که شوهر به استناد ماده 1133 قانون مدنی تقاضای طلاق می کند دادگاه بدواً حسب آیه کریمه : (سوره نساء آیه 35) موضوع را به داوری ارجاع می کند و در صورتی که بین زوجین سازش حاصل نشود اجازه طلاق به زوج خواهد داد . در مواردی که بین زوجین راجع به طلاق توافق شده باشد ، مراجعه به دادگاه لازم نیست .
حکم این تبصره در دادگاه های عمومی دادگستری نیز لازم الرعایه است .
تبصره 3- دادگاه های مدنی خاص می توانند در امور اجرائی که در صلاحیت دادگاه کیفری دو است و با دعاوی حقوقی مطروحه در آن دادگاه به تشخیص رئیس ارتباط مستقیم پیدا می کند رسیدگی نموده حکم مقتضی را طبق مقررات صادر نمایند . "

 -در جایی که دادگاه مدنی خاص تشکیل نشده بود دادگاه عمومی رسیدگی می کرد ولی به هر حال دعاوی راجع به اصل نکاح و طلاق به نزدیک ترین دادگاه مدنی خاص ارجاع میشد .
-دعاوی مطروحه فعلی در دادگاه های عمومی که در صلاحیت دادگاه مدنی خاص بود نیز با صدور قرار عدم صلاحیت به دادگاه های مزبور احاله می شد .
- با توجه به مصوبه شماره 266 مورخ 12/9/1370 شورای عالی انقلاب فرهنگی ، واحد ارشاد و امداد در کنار دادگاه های مدنی خاص با اهداف مندرج در ماده یک آن تشکیل شد .
با تصویب قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 15/4/73 به منظور رسیدگی و حل و فصل کلیه دعاوی و مراجعه مستقیم به قاضی و ایجاد مراجع قضایی واحد ، دادگاه هائی با صلاحیت عام تشکیل شد .
- و لیکن باتوجه به آئین نامه اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 25/4/73 به پیشنهاد رئیس کل دادگستری استان و تصویب رئیس قوه قضائیه ، شـعب دادگاه های عمومی حقـوقی و عمومی جزایی و دادسرا در هر حوزه قضایی به تناسب و ضرورت ، جهت انجام تحقیقات و رسیدگی به جرائم و دعاوی خاص تخصیص یافت .
 
 در ماده واحده قانون اختصاص تعدادی از دادگاه های موجود به دادگاه های موضوع اصل 21 قانون اساسی (دادگاه خانواده) مصوب 8/4/76 رئیس قوه قضائیه مکلف شد حداقل یک شعبه از شعب دادگاه های عمومی را برای رسیدگی به دعاوی خانوادگی اختصاص دهد که پس از تخصیص این شعب ، دادگاه های عمومی حق رسیدگی به دعاوی مربوط به این دادگاه ها را نخواهند داشت . و در حوزه های قضایی بخش ، دادگاه های عمومی به قائم مقامی دادگاه خانواده رسیدگی خواهند نمود .

صلاحیت دادگاه خانواده عبارت است از رسیدگی به دعاوی مربوط به :

1-نکاح موقت و دائم
2-طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضای مدت
3-مهریه
4-جهزیه
5-اجرت المثل و نحله ایام زوجیت
6-نفقه معوقه و جاریه زوجه و اقربای واجب النفقه
7-حضانت و ملاقات اطفال
8-نسب
9-نشوز و تمکین
10- نصب قیم و ناظر و ضم امین و عزل آنها
11- حکم رشد
12- ازدواج مجدد
13- شرایط ضمن عقد"
 
قضات دادگاه خانواده باید متأهل و با سابقه حداقل چهار سال کار قضایی باشند . هر دادگاه خانواده حتی المقدور با حضور مشاور قضایی زن ، شروع به رسیدگی نموده و احکام پس از مشاوره با مشاوران قضایی زن صادر خواهد شد .

 مجدداً بعد از احیاء دادسراها و اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 15/4/73 و اصلاحات بعدی تا 28/7/81 و با اصلاح آئین نامه قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 25/4/73 و اصلاحات بعدی مصوب 28/7/81از تاریخ تخصیص شعب دادگاه های عمومی و انقلاب به دادگاه های حقوقی و جزایی رسیدگی به دعاوی خانواده طبق بند 5 از بند ب ماده 4 آئین نامه اصلاحی مذکور در صلاحیت دادگاه های عمومی حقوقی قرار گرفت . که طبق بند ب ماده 14 قانون اصـلاحی مذکور دادگاه های خانواده حتی المقدور با حضور مشاور قضایی زن که دارایی پایه قضایی است اقدام به رسیدگی نموده و نظر مشورتی آنان قبل از صدور حکم توسط رئیس دادگاه اخذ می شود .
 
 البته با وجود قانون اختصاص تعدادی از دادگاه های موجود به دادگاه های موضوع اصل 21 قانون اساسی (دادگاه خانواده) و قید دادگاه های خانواده (بند ب ماده 14) در قانون اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 81 و عدم نسخ صریح آن قانون در ماده 39 قانون تشکیل (احیاء دادسرا) کماکان دادگاه های خانواده به فعالیت خود ادامه داده اند .
 
 تا این که در بعضی از موارد 13 گانه صلاحیت دادگاه های خانواده (مثل مهریه ، جهیزیه و نفقه) ، شوراهای حل اختلاف بدون پشتوانه قانونی حتی با وجود منع قانونی (مواد 10 و 12 قانون شوراهای حل اختلاف)گوی سبقت را از دادگاه های خانوادهربود ه اند . و حتی در شوراهای حل اختلاف اقدام به تأسیس شعب تخصصی خانواده نمود ه اند . و این حادثه نا مبارک حاصل استقبال ارباب رجوع به دلیل پرداخت هزینه دادرسی کم ، زمان دادرسی کوتاه و همچنین استقبال روسای دادگستریها به دلیل کسر آمار پرونده های ورودی خانواده و کم شدن حجم کاری دادگاه های خانواده و دلایلی از این دست می باشد .
 
 مجلس شورای اسلامی در سال 76 با در نظر گرفتن منویات اصل 21 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یعنی تضمین حقوق زن در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی و حمایت از مادران در زمان بارداری و حضانت و اعطای قیمومت به مادران شایسته وفق بند 3 همین اصل اقدام به ایجاد دادگاه صالح (اختصاص تعدادی از دادگاه موجود) برای حفظ کیان و بقای خانواده نمود . و شرایط قاضی یعنی تأهل و حداقل چهار سال سابقه کار قضایی و شروع به رسیدگی را با حضور حتی المقدور یک مشاور قضایی زن و صدور احکام پس از مشاوره با مشاوران قضایی زن را بیان نمود .
 
 حال این که تمام این ضروریات با حضور مقتدرانه شوراهای حل اختلاف در عرصه قضایی نادیده گرفته شده و نمی توان به دلایلی از جمله هزینه دادرسی ، وقت رسیدگی ، کسری بودجه ، نبود مشاور قضایی زن و هزار و یک دلیل موجه و غیر موجه اصول را نادیده گرفت .

پایان

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080